انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قبح گناه» ثبت شده است

۱۷
شهریور
۹۲

دلم آشفته است و هراسان از پوچ شدن ؛ از اینکه توشه ای که ماه ها و شاید سالها برای جمع کردنش ، نشسته ام و زحمت کشیده ام را با دستان خودم بسوزانم ؛ سخت نیست؟ سخت نیست که جمع کنی و جمع کنی و انباری بسازی برای راهی بی نهایت اما در شبی تاریک ، با حالی مست ، با یک چوب کبریت ، همه ی آنها را آتش بزنی ؟ و آن زمان که به حال خودت برگشتی ، بجز خاکستر چیزی یافت نکنی ؟

حال هر روز من اینطور است ، قرآن می خوانم ، نماز می خوانم ، اشک می ریزم ، زیارت می کنم ، درختی می کارم ، خانه ای میسازم و حتی برج هایی ؛اما شب نشده همه  را می سوزانم ، فقط با یک چوب کبریت گناه . از این می ترسم که عاقبت دست خالی راهی دیار ابدی شوم . راستش این همان عاقبت به سوء شدن است که همه  به نحوی از آن فراری اند و ترسان.

از عارفی پرسیدند : مهم ترین دعای شما در طول شبانه روز چیست؟ فرمود : اینکه عاقبت بخیر شوم ، همین .

این روزها تمام فکر و ذکرم مشغول این است که خدایا ! یاریم کن تا اندوخته هایم و توشه ای را که برای راهی بی نهایت آماده کرده ام ، قبل از سفر به دست خودم نسوزانم .

پ . ن : رسول خدا(صلی الله علیه و آله)فرمود: کسی که سبحان الله بگوید خداوند درختی در بهشت برایش غرس می فرماید . مردی از قریش برخاست و عرض کرد : پس ما در بهشت درختان زیادی داریم ؟ حضرت فرمود : آری ولی بترسید از اینکه آتشی بسوی آنها بفرستید و همه را بسوزانید

  • بی نشان
۲۰
آبان
۹۱

زمانی گذشت که مردم گناه را بیچارگی و مصیبت خود می دانستند. شاید چند صباحی از این حال نمی گذرد . اما دیگر گناه مفهومی و ترسی را که باید داشته باشد را ندارد. دیگر قبح یا زشتی گناه در چشم بیشتر مردم ، از بین رفته است.

اگر در ده سال پیش زنا بدترین گناه بود ،‌ ربا آتش خوردن بود ، چشم چرانی تیری بود از ناحیه ی شیطان ، غیبت کردن ، گوشت مردار برادر را خوردن بود، اگر دروغ کلید تمام گناهان بود ،‌اگر هر کلمه شوخی با نامحرم هزار سال چشیدن آتش جهنم را در پی داشت. برای مردم این عصر ، مفهوم همه ی اینها عوض شده است.

زنا عادی شده ، ربا خواری سود بانکی شده ، چشم چرانی تقدیس و تسبیح الهی محسوب می شود ، غیبت کردن یعنی خوبی طرف را بیان کردن، دروغ کلید رسیدن به همه چیز شده ، شوخی با نامحرم متمدن بودن را نشان می دهد.

چه شده که مفاهیم برای ما ، رنگ ندارند . چه شده است که قبح و زشتی گناه دیگر مفهومی ندارد؟
آیا من اشتباه می بینم یا اینکه زنا ، ربا ،‌ چشم چرانی ،‌ غیبت و دروغ برای مردم ما همان معنا و مفهوم زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)را دارند؟

امام باقر (علیه السلام): مصیبتی همچون کوچک شمردن گناهت و رضایت دادن به وضعیت موجودت نیست.

  • بی نشان