صله رحم
س ۳۰: توضیح عبارت «وَ وَفِّقْنَا فِیهِ لِأَنْ نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ وَ الصِّلَهِ»[۳] که در صحیفهی سجادیه آمده است چیست؟
ج: یکی از کارهایی که پروردگار متعال دستور فرموده مسلمانان در ماه رمضان انجام دهند، صله رحم است. هر انسانی از مادری به دنیا آمده است، همانگونه که دیگران هم ممکن است از آن مادر به دنیا آمده باشند به تمام اشخاصی که از یک مادر به دنیا آمدهاند، اَرحام میگویند؛ چون از یک رحم به دنیا آمدهاند. آنها نسبت به هم حقوق مخصوصی دارند که دیگران که از آن رحم به دنیا نیامدهاند، دارای آن حقوق نیستند.
یکی از حقوق این است که رحم را نمیشود قطع کرد. یعنی نمیشود با او قهر کرد. ولو کافر باشد، قهر جایز نیست. صلهی رحم از گفتن سلام شروع میشود تا بالاتر. انسان در خیابان یا کوچه، رحمش را دید، سلام کند و سر برنگرداند. این مصداق صله است. لذا در روایت آمده است که پیامبر عظیم الشأن ص فرمودند: «صِلُوا أَرْحَامَکُمْ بِالدُّنْیَا بِالسَّلَام»[۴]، با دادن سلام صله رحم کنید. کمترین مصداق صلهی رحم، گفتن سلام است. سلام علامت است برای اینکه این دو رحم با هم قهر نیستند. حال اگر انسان مناسبی بود و اهل تقوا و روزه بود، انسان بیش از اینها با او ارتباط پیدا میکند؛ امّا اگر کافر یا فاسق خطرناک بود، رفت و آمد نمیکند؛ امّا در عین حال با او قهر هم نمیکند؛ بلکه گاهی تلفن میزند و اگر هم دید، سلام میکند.
س ۴۰: معنای «صله» در «صلهی رحم» چیست؟
ج: «صله» یعنی وصل رحم، در مقابل قطع رحم. شما اگر قهر کردی، آن طنابی که شما را به او اتّصال میدهد بریدهای این را قطع رحم میگویند. اگر نرفتی، نیامدی، قهر کردی، حرف نزدی، کمک نکردی، این را قطع رحم میگویند؛ امّا اگر او را دیدی و گفتی «سلامٌ علیکُم و رَحمۀُ الله» و احوالپرسی کردی میگویند وصل کردهای.
س ۴۱: آیا صلهی رحم فقط وظیفهی کوچکترها است؟
ج: برای بزرگتر هم صلهی رحم، واجب شرعی است و ترکش هم از گناهان کبیره است.[۵] حتّی اگر ارحام کافر باشند، انسان حقّ قطع کردن ندارد. نمیتواند با آنها قهر باشد. در خیابان و بیابان آنها را ملاقات کردیم، میگوییم: «سلامٌ علیکُم، صَبَّحکُمُ الله، مَسّاکُمُ الله». چهار پنج ماه یک بار هم به او زنگ بزنیم و با او قهر نباشیم؛ امّا لازم نیست صبح برویم خانهشان و شب بیرون بیاییم. بعد هم هر مزخرفی در دلش هست، بگوید؛ نه، لازم نیست؛ این جزء صلهی اَرحام نیست. وقتی او را در کوچه دیدی، سلام کن یا سلام کرد، جواب بده. این یکی از مصادیق سادهی صلهی رحم است. با او قهر نباشی کافی است.
س ۴۲: آیا صلهی رحم تمام اَرحام واجب است یا اَرحام درجهی اوّل مثل دایی و عمّه و خاله؟
ج: تمام اَرحام در یک سطح هستند. قطع ارتباط حرام است. و لو کافر باشند، قطعش حرام است. منتهی معنای وصل این نیست که انسان هر روز به خانهی آنها برود و ناهار و شام بخورد. همینقدر که عرفاً بگویند این فرد با عمو و داییاش قهر نیست، کافی است. گاهی به آنها تلفن بزن. اگر شهرستان هستند، برای آنها نامه بنویس. پنج ماه یک دفعه کافی است. همینقدر که عرفاً نگویند با آنها قهر هستی، این صله است. اگر خوب هستند، هفتهای یک بار هم میشود منزلشان رفت و ناهار خورد و با آنها صحبت کرد. امّا اگر کافر است، بد است، ضد انقلاب است، زن و بچّهاش بیحجاب هستند و اگر بچّههای شما آنجا بروند خراب میشوند، شما حق نداری آنها را ببری.
س ۴۳: معمولاً دختر عمو و پسر عمو که از اقوام هستند جوانند. با توجّه به اینکه اینها نامحرم هستند در چه حدّی میتوانند صلهی رحم کنند؟
ج: سلام و علیک و احوالپرسی عیب ندارد. شما سرت را پایین بیندازی و بگویی: «سلامٌ علیکُم و رَحمۀُ الله، حالِ شما؟ خداحافظ و نگهدارتان باشد إنشاءالله.» لازم نیست حتماً دوربین را به چشمش بیندازی! نه؛ به این صورت هم رابطه را قطع نکردهای، هم صله است. چون صله مراتب دارد. گاهی انسان به خانهاش میرود و از صبح تا غروب مینشیند که این صله است. گاهی هم در خیابان او را دید، سلام میکند. سلام هم صله است.
س ۴۴: مجرد هستم و در جایی که کار میکنم خانمها به مدّت طولانی با من در مسائل کاری گفتگو میکنند. اگر از آنها احوالپرسی کنم و به آنها حتّی کمتر از یک ثانیه نگاه کنم، اشکال دارد؟
ج: اوّل ازدواج کن بعد حرف بزن. اگر ازدواج نکردی و با نامحرم حرف زدی، یک ثانیهات یک دقیقه میشود، یک دقیقهات یک ساعتی میشود، سپس کم کم مشکل پیش میآید. از خدا بترس و کسی را مَیازار.
س ۴۵: آیا از اهل معصیت باید دوری کرد؟
ج: بله؛ اگر نزدیکی کنی، تو هم اهل معصیت میشوی. باید با اهل تقوا معاشرت کنی که عمل به تقوا برایت آسانتر شود.
س ۴۶: حتّی اگر از بستگان باشد؟
ج: بستگان با دیگران فرق دارند. بستگان اگر ارحام باشند، هر چند کافر باشند، نمیشود با آنها قهر کرد. امّا غیر ارحام را میشود با آنها قهر کرد. اگر احساس کردی که اگر قطع رابطه کنی، در ترک گناه او مؤثر است، قطع رابطه واجب شرعی میشود.
س ۴۷: آیا فامیلهای سببی ارحام حساب میشوند؟
ج: نه، ارحام نیستند. این حکم، مخصوص ارحام است. کسانی که با یک واسطه، دو واسطه از یک رحم به دنیا آمدهاند ارحام هستند و کسانی مثل پدر خانم، مادر خانم، برادر زن، اینها همه فامیل هستند امّا ارحام نیستند. اگر رفت و آمد با آنها موجب میشود دخترهای ما هم بیحجاب شوند، میتوانیم رفت و آمد نکنیم.
س ۴۸: در فامیل ما عدّهای ماهواره دارند. رفت و آمد و صلهی رحم با آنها چگونه است؟
ج: اگر شما به آنجا نروید و به آنها بگویید «چون ماهواره دارید، نمیآییم» و کار شما اثر داشته باشد، باید به منزل آنها نروید؛ امّا اگر اینطور نیست و کار از کار گذشته است و تذکّر شما اثری ندارد، اگر ارحام هستند، گاهی تلفن بزنید عیبی ندارد.[۶] موقعی که ماهواره خاموش است و صدایش در نمیآید، گاهی منزلشان بروید و زود بلند شوید؛ ارتباط را قطع نکنید.
س ۴۹: اگر در مهمانیها زنهای نامحرم فامیل، جوراب نپوشیده باشند،یعنی پاهایشان از مچ به پایین پیدا باشد، آیا ما باید ترک رابطه کنیم یا صلهی رحم اولویّت دارد؟
ج: باید فوراً نهی از منکر کنید و به اتاقی که آنها نیستند بروید و بنشینید و به آنها بفهمانید که این کار حرام است و نباید انجام دهند. اگر جوراب نازک هم بپوشند، مثل همان جوراب نپوشیدن است. اگر پا نما باشد نمیشود. باید جوراب ضخیم که پوست پا را نشان ندهد بپوشند.
س ۵۰: اگر آن خانمها با همان پای بدون جوراب آمدند اتاق تا پذیرایی کنند، چه کنیم؟
ج: در همه جا باید مرد از مردها پذیرایی کند و زن از زنها. این کار مشکلساز نیست. اگر زن بیاید از مردها پذیرایی کند، مشکلات پیش میآید؛ فوراً شیطان صیغهی آن زن و مرد را میخواند و مشکلات بعدی پیش میآید.
س ۵۱: اگر اتاق دیگری هم نباشد که ما به آن برویم چطور؟
ج: کسی که یک اتاق دارد، آیا حق دارد این همه مهمان دعوت کند و زن و مرد نامحرم را با هم قاطی کند؟! اتاق جدا نداری، معذوری. معمولاً کسی که پول دارد، چند اتاق دارد؛ مهمانی بزرگ میدهد؛ امّا اگر منزل کوچک دارد، چارهای نیست؛ نباید کار حرام انجام بدهد و مهمان زیاد دعوت کند.
س ۵۲: اگر بدانیم که پدر و مادرمان خواهان دیدار ما نیستند، و حتّی اگر پیش آنها برویم، بیمحلی میکنند، آیا باز هم از باب صلهی رحم، واجب است که خدمتشان برویم؟
ج: اگر خودشان نمیخواهند و رفتن شما ایذاء حساب شود، نباید بروید؛ منتهای گاهی با تلفن احوالپرسی و اظهار احترام کنید. حق فرزندی و پدری فراموش نشود.
س ۵۳: بعضی از وقتها ارحام آنقدر وضع ظاهریشان خراب است که در خیابان هم نمیشود به آنها سلام کرد؟
ج: با تلفن احوالپرسی کن، درست میشود.
س ۵۴: اگر فقیر باشند و محتاج باشند، باز هم سلام و علیک کافی است؟
ج: نه، اگر فقیر باشند و شما داشته باشی، باید به یک طریقی به آنها برسانی که مشکلی پیش نیاید.
س ۵۵: آیا با رفع کردن نیازهای فامیل و حل مشکلات آنها به جای ارتباط، صلهی رحم تحقق پیدا نمیکند؟
ج: نهخیر، اوّل قهر نبودن است اگر بخواهی کمک کنی. انسان غالباً با قهر بودن کمک نمیکند. ممکن است شما با او قهر باشی؛ با این حال پول بدهی و مشکلش را حل کنند، این صلهی رحم نیست. نباید با او قهر باشی. ارتباط را نباید قطع کنی. اولش این است که شما وصل باشید. اگر وصل بودید، آن وقت دومی است که دید و بازدید است و مشکلات را حل کردن است.
س ۵۶: در اصول کافی باب صلهی رحم روایات متعددی داریم که اگر رحمی با شما قطع رابطه کرد باز هم واجب است شما صلهی رحم کنید و از او جدا نشوید،[۷] این روایات با عزّت مؤمن و تحقیر نشدن او چگونه جمع میشود؟
ج: عزّت مؤمن نسبت به غیر ارحام است. ارحام با سایرین فرق دارند؛ انسان اگر کمی تحقیر شود، طوری نیست و عزّت سلب نمیشود.
س ۵۷: آیا مرد در مورد ارحام خانمش هم موظّف است صله انجام دهد؟
ج: نه، ارحام خانم جزء ارحام شوهر نیست، آن وظیفهی خود زن است.
س ۵۸: شوهر خودش باید او را ببرد و برساند و فامیل زن را سر بزند؟
ج: عرفاً لازم است؛ اگر نکند؛ اختلاف میافتد؛ امّا شرعاً مثل ارحام خود شما واجب نیست. فامیل زن، ارحام زن است. امّا اگر شما خانهی پدر زن و برادر زن نروی، زن ناراحت میشود و اختلاف میافتد. باید گاهی به خاطر اینکه مشکلات بروز نکند، سری هم به آنجا بزنی. اگر فامیل زن خوب هستند، طوری نیست. اگر آلوده به گناه هستند، به اندازهای که گناه سرایت نکند، میتوانی بنشینی و بلندی شوی.
س ۵۹: آیا در صورتی که مرد نگذارد زنش صلهی رحم به جا آورد، صلهی رحم از زن ساقط میشود؟
ج: اگر زن بخواهد از خانه بیرون برود، باید با اجازهی شوهر باشد. اگر شوهر اجازه ندهد بر او واجب نیست. اگر ترک کند گناه هم نیست.
س ۶۰: آیا برای شوهر گناه است که جلوی زن را بگیرد و نگذارد برود؟
ج: بسته به وظیفهی شرعیاش دارد؛ ممکن است آنها بد باشند و اگر زن و بچّه را به آنجا ببرد، اینها هم بد شوند؛ پس نباید آنها را ببرد و باید خودش تنها برود یا اگر زن خانهی برادرش برود، وقتی که برادرش بد است، ضدّ انقلاب است، ماهواره دارد و بیحجابند، مرد با زن خیلی ملایم که خود زن هم تشخیص بدهد که رفت و آمد با این خانواده ضرر دارد، بگوید: «نرو» زن هم نباید برود.
س ۱۶: در آیهی «وَ الَّذینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ میثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ»،[۸] سؤال کردهاند «ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ» چیست؟
ج: «ما أَمَرَ اللَّهُ» همان صلهی ارحام است، خدا دستور داده است که باید اینها صله شوند، قطع نشوند.
س ۶۲: منظور اهل بیت ع نیستند؟
ج: نهخیر، خدا دستور داده است که باید صلهی رحم کرد؛ قطع رحم بر خلاف «ما أَمَرَ اللَّهُ» است.
س ۶۳: یک روایت از اصول کافی است که فرمودند: « قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ قَالَ نَزَلَتْ فِی رَحِمِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ وَ قَدْ تَکُونُ فِی قَرَابَتِکَ ثُمَّ قَالَ فَلَا تَکُونَنَّ مِمَّنْ یَقُولُ لِلشَّیْءِ إِنَّهُ فِی شَیْءٍ وَاحِدٍ»[۹] لطفاً توضیح دهید؟
س: این روایت مربوط به صلهی ارحام است. عموماً هر کجا ارحام تحقق پیدا کرد، صلهاش واجب است، یکی از برنامههایی که صلهشان واجب است ارتباط با اهل بیت ع است، این را هم تنظیم کردهاند نازل منزلهی صلهی ارحام؛ گفتهاند صلهی رحم آل محمّد ص؛ یعنی ارتباط و رفت و آمد با این مصداق تکمیلی این آیه است.
س ۶۴: آیا منظور، صله واجب است؟
ج: بله، واجب است. این آیه را بر مصداق تطبیق کردهاند. مصداق مهمتر بوده به عنوان افضل افراد صلهی رحم در آیه تبیین شده است.
س ۶۵: اینکه فرمودید سالی یک دفعه مشهد بروید، هر چند آدم پول قرض کند باید برود؟
ج: باید ندارد؛ امّا سالی یک دفعه باید رفت دیگر. اگر پول نداری برو دعا کن خدا گشایش میدهد إنشاءالله.
س ۶۶: زیارت ایشان وقت به خصوص دارد؟
ج: نه، ولی ایشان مهمان ما است، باید زیاد مشرّف شد.
س ۶۷: بعضی به ما پیشنهاد میکنند حرم و جمکران که میخواهید بروید، یک وقتی بروید که خلوت باشد؛ شلوغ نباشد؛ زیرا نامحرم زیاد است؟
ج: از این باب که اگر شلوغ باشد آدم استفاده نمیکند، حواسش پرت میشود گفتهاند. خُب این هم یک مسئله است؛ گاهی حواس پرت میشود، گاهی نامحرم میآید، برای خاطر اینکه مشکلات پیش نیاید انتخاب کردهاند که ایّام خلوت بروید.
س ۶۸: مشهد رفتیم فقط زیارت حضرت رضا ع برویم یا قدمگاه هم برویم؟
ج: قدمگاه هم مال حضرت ع است دیگر، آنجا حضرت ع پایشان را گذاشتهاند، جای پایی را مثل جای ابراهیم خلیل ع در مکّه کَندهاند که قدم حضرت رضا ع هم آنجا بوده است لذا از قدم واقعی خیلی بزرگتر است، اینجا علامت است که حضرت ع پایشان را گذاشتهاند.