س ۱۹: در قرآن آمده: «إِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطینِ».[۱۲] چرا گناه اسراف و تبذیر اینقدر بالا است؟
ج: چون ارزاق عمومی کم میشود؛ مقدار زیادی ضایع میشود و گیر عدّهای نمیآید. آیا این درست است؟ در حالی که خدا سفره را برای همهی انسانها پهن کرده است. اگر هر کس به اندازهی خودش مصرف کند، کم نمیآید؛ امّا یک نفر به اندازهی هزار نفر مصرف کند، آن وقت کم میآید و عدّهای محروم میشوند و خدا نمیخواهد محروم شوند؛ لذا هر کس باید به اندازهی خودش بخورد؛ در این صورت کم نمیآید.
س ۲۰: پس اینکه میگویند رزق بین بندگان تقسیم شده است، یعنی چه؟
ج: اگر عدّهای زیاد بخورند، اینطور تقسیم میشود. برای عدّهای مثلاً یک سیر میشود و برای عدّهای دیگر یک مَن میشود. تقسیم که میشود، اینطوری میشود و این درست نیست؛ چرا شما اسراف کردی؟ در مهمانیها باید نیاز مطرح باشد نه شئون و شرف. بعضیها یک مهمانی دارند، برای هر نفر یک مرغ میکُشند. این درست نیست. در زمان امیر المؤمنین س قحطی شد. آن موقع مردم قبائلی بودند و هر رئیس قبیله برای افراد قبیلهاش یک شتر میکُشت. رئیس یک قبیلهای با قبیله دیگر رقابت کرد. او میخواست از دیگری جلو بزند. او یک شتر کُشت و دیگری دو شتر. او دو تا کُشت و دیگری چهار تا. کم کم کسی نبود که شترها را بخورد و گوشتها میماند و میگندید. اینجا بود که حضرت فرمودند: «کسی از گوشتها نخورد؛ زیرا این برای غیر الله ذبح شده است و حرام است.» چون میماند و از بین میرود. وقتی به اندازهی نیاز تهیه شود غذا ادامه دارد و به همه میرسد. لذا اسراف حرام است. اسراف و تبذیر هر دو یکی است. تبذیر یعنی بذرپاشی. کسانی که میخواهند گندم بکارند، چه میکنند؟ گندم را میپاشند. انسان اسراف کار، پول را همانطور میپاشد؛ نباید بپاشد و باید به اندازهی نیاز خرج کند.
س ۲۱: اینکه فرمودهاند: «هر کس تا آخرین لقمهی رزقش را نخورد، از دنیا نمیرود» یعنی چه؟
ج: اینطور میخورد. اگر در یک جامعه اسراف و تبذیر شد، رزق یک نفر میشود یک سیر و رزق دیگری میشود چهل مَن. و خدا این را میداند که این شخص در اثر این کارها چهل مَن گیرش میآید و آن یکی یک سیر گیرش میآید. تقصیر خودشان هم هست؛ لذا خدا فرمود: این کارها را نکنید، اگر کردید اینطور میشود.
س ۲۲: این فقط برای این است که غذا باقی نماند؛ یا مثلاً خود غذا هم مهم است؟
ج: دستور رسیده است که هر مقدار غذا در سفره جمع میشود، باید بخورید. خُردهی نان و خُردهی برنج که جمع میشود، باید بخورید. چون اینها هم جنس همان اصلی است، پس چرا نمیخوری؟ این را هم باید بخوری. اگر نخوری، مثلاً در جامعهای که ده میلیون جمعیت دارد، چقدر از اینها جمع میشود؟ آن وقت چقدر غذا میشود؟! لذا خود پیغمبر اکرم ص بشقابشان را انگشت میزدند و پاک میکردند که هیچ چیز ته آن نماند و به ما هم یاد دادند. امّا غربیها میگویند باید نصفش را بخوری و نصفش را دور بریزی که کارخانه زیاد تر تولید کند. امّا شما حق نداری دور بریزی. به اندازهی نیاز بپز تا تمام شود و ته آن پاک شود.