انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

۱۳ مطلب با موضوع «قرآن کریم» ثبت شده است

۲۰
آبان
۹۱

فأعبدنی و أقم الصلاة لذکری . ای موسی مرا بپرست و نماز را بپا دار برای ذکر من.

با این پیام آسمانی به ما فهماندی که نماز ذکری از اذکار توست و بندگانت را به یاد تو می اندازد.

همان نمازی که با کسالت وجود من همراه هست اما خودت فرمودی : هرچه که ذکری از تو داشته باشد سعادت و آرامش بندگانت را به همراه دارد. الا بذکرالله تطمئن القلوب . با ذکر و یاد خداست که دلها به اطمینان و آرامش می رسد.

این پیام آسمانی می رساند که نماز ، نمازی که یاد و ذکر خداست قلب ها را به آرامش می رساند . اما کوتاهی و بی توجهی به ذکر و یاد الهی که یکی از مصداقهایش نماز است ؛ باعث می شود زندگی دنیا در بیچارگی و بدبختی سپری شود که این فرموده ی خود اوست :

من أعرض عن ذکری فإن له معیشة ضنکا و نحشره یوم القیامة اعمی . هر کس از یاد من روی گرداند ، پس همانا برای او زندگی تنگ و سختی خواهد بود و ما او را در قیامت نابینا محشور می کنیم .

این نماز است که کم توجهی به آن همان اعراض و روی گردانی از یاد توست و این بیچارگی و سختی در نیا و آن هم کور محشور شدن در صحرای محشر.

  • بی نشان
۲۰
آبان
۹۱

راستی که انسان چقدر فراموش کار است

چقدر زود گناهان و نافرمانی ها را فراموش می کند

انگار نه انگار همین دیروز از ارتکاب گناهی که کرده بود پشیمان بود

انگار نه انگار که می خواست زمین دهان باز کند و آب شود از این جسارت

زود فراموش می کنیم ! نمی دانم شاید بخاطر این است که کم حافظه ایم

فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره

وقتی به اتفاقاتی که در گذشته برایم افتاد نگاه می کنم با خودم می گویم : آیا من این بودم؟

هیچ باورم نمی شود که گذشته ام با حال اینقدر تفاوت داشته باشد.

به آرشیو زندگی که نگاه می کنم می بینم چه پرونده های سنگینی داشتم

اما حال حسرت عمری را می خورم که چقدر بی تفاوت به آن بودم

اینجا حسرت روزهایی را می خورم که چند صباحی بیش از آن نمی گذرد و فراموششان کردم

اما چه باید بکنم وقتی که تمام اعمالم را به من نشان می دهند؟

اینجا به کارهایی که گناه نبود ولی عمرم را تلف کرد حسر ت می خورم و با خودم کلنجار می روم

چه کنم وقتی تمام خوب و بدم را در مقابلم ردیف می کنند؟

می گفتند :

شاید خدا از تمام گناهان و معاصی بگذرد ، اما فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره

تمام خوبی ها و بدی ها را ثبت کرده اند و نشان خواهند داد. حتی اگر بخشیده باشند...

می ترسم از آن لحظه ! از لحظه ای که پرونده ام باز می شود.

که در آن هنگام ، نیازی نیست مرا بکشند به سمت جهنم

چرا که از شدت خجلت و شرمندگی خود سر به زیر انداخته و راهی آتش می شوم

  • بی نشان
۲۰
آبان
۹۱

 

بسته به طرز فکر من است . بسته به نیاز من است که چه بخواهم. گاهی تنها رزقی که از خدا می خواهم چیزی است که از شکم فراتر نمی رود.

گاهی هم شکم تمام چیز ما می شود و فکر می کنیم هیچ چیزی مهم تر از آن نیست. راستی تمام هستی باید به این سمت حرکت کند ؟ 

تنها برای رسیدن به بطن ؟ نه این نیست ما برای این آفریده نشدیم که صبح تا شب بدنبال پر کردن شکم بدویم .

قدری فکر کردم و قدری در مبانی فکری استاد گشت زدم و دیدم تنها جسم ما رزق نمی خواهد ، روح و قلب و عقل هم نیاز به رزق دارند.

و چه خوب است که این رزق را من حیث لایحتسب دریافت کنیم . از دیشب این فکر در ذهنم نقش بست که چه خوب است تقوا رزق مادی و معنوی ما را «من حیث لا یحتسب» می رساند.

آیات و نشانه‏هاى خدا، ارزاق حواسّ ما هستند و تدبر در آیات حق، زمینه‏اى براى تفکر تو مى‏شود و رزقى است براى فکر تو، تفکر معرفتى را به وجود مى‏آورد که رزق عقل توست، تو مى‏خواهى بسنجى و انتخاب کنى، در تاریکى که نمى‏شود سنجید.

پس این معرفت، رزق عقل توست و عقل با انتخابى که مى‏کند طاعتى را مى‏آورد و این طاعت، رزق قلب توست و قلب تو با طاعتش قربى را مى‏آورد که این قرب، رزق باطن و روح توست.

استاد عزیز به سه رزق در این جمله اشاره کردند ؛ رزق فکر ، رزق عقل ، رزق قلب که هر کدام به ترتیب رزق ها را به دنبال خواهند آورد .

اما «و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب ...»و این رزق فکر و عقل و قلب چقدر زیباست که «من حیث لایحتسب» به ما برسد.

استاد علی صفائی حائری

  • بی نشان