آیت الله بهاءالدینی
حوصله و دقت در تحصیل
« اگر دقت و حوصله در مطالعه باشد، مطالب ارزنده ای نصیب
انسان می شود که با تعجیل و سرعت دادن به مطالعه حاصل نخواهد شد. البته
حضور در محضر استاد و نشستن پای درس، خود موضوعیت دارد؛ چرا که نشستن، صحبت
کردن، کیفیت نگاه و وارد و خارج شدن استاد، همه و همه، در فهم مطالب درسی و
سازندگی روحی و اخلاقی تأثیر بسیاری دارد، همه حرکات استاد مهذب در انسان
تأثیر می گذارد.
بنده در نوجوانی، با نشاط فراوان، حدود شانزده ساعت کار علمی و فکری داشتم و
مجهولات و نقاط ابهام درسهایم را به این طریق حل می کردم. نشاط درسی برای
تحصیل انسان بسیار مفید و ضروری است. انسانی که با نشاط است، خوابش کم،
اتلاف وقتش کم و صحبتهای غیر ضروری اش کمتر است؛ تمام همتش درس است و
تحصیل. »
تفکر و روشنایی باطنی
« در وجود انسان یک منبع سرشار از نور و علم و معرفت است که
دسترسی به آن ممکن نیست؛ مگر با ریاضاتی مشروع که مهمترین آنها پرهیز از
گناه و لقمه حرام است. این صفت نیکو در صورتی برای انسان پدید می آید که
دوره ای پی در پی و متوالی از تفکر در زمینه ای گوناگون را بگذراند.
آن گاه است که چشم انسان به آن سرچشمه باز می شود و قلب آدمی نورانی می
گردد. پس از رسیدن به مرتبه تفکر، عالم هستی، کتاب درسی انسان می شود. با
مطالعه بیشتر و دقت فراوانتر، نورافشانی زیادتر می شود. تا این که پس از
چندین سال، بینایی چشم، روشنایی دل و نورانیت درونی، نصیب آدمی می شود.
و در پی آن است که همه معارف اسلام را آن طور که هست، درمی یابد و «وجدان»
می کند. آنچه حق است می یابد و طهارت درون و باطن همراه او می شود. فکر
جریان یافته، محصولات ارزنده ای به عالم وجود تقدیم می کند. بسیاری از
ابتکارات، خلاقیتها و نوآوری ها در پی این حالت نصیب انسان می گردد. »
ایشان می فرمودند :
« بنده چهار سال مدام مشغول تفکر بودم؛ تا این که دریچه ای به رویم باز شد و
در موضوعی ده سال به فکر و تعمق اشتغال داشتم و سرانجام به نتیجه رسیدم.
اگر تفکر در زندگی انسان باشد، عبادات انسان عمق بیشتری می یابد و حال
معنوی بهتری خواهد داشت.
فکر است که بیداری صبحگاهی آدمی را عظمت می بخشد و به تهجد و عبادات او بها
می دهد. باید قبل از اذان صبح بیدار شویم و مدتی فکر کنیم، تا آثار معجزه
آسای تفکر را دریابیم. اگر جای خلوت و مکانی مقدس را انتخاب کنیم، برکات
بیشتری خواهد داشت. بنده اغلب جاهایی که می خواستم بروم پیاده می رفتم و
راههای خلوت را انتخاب می کردم، تا بتوانم بهتر و بیشتر به فکر خود ادامه
دهم.
گاهی مسیری سی کیلومتر بود، اما خسته نمی شدم؛ زیرا همیشه مشغول به تفکر و تعمق بودم.
بارها پیاده به مسجد جمکران می رفتم، تا بهتر بتوانم چیزهایی را به دست
آورم و فکر کنم. باید بدانیم که فکور بودن، نقش ارزشمندی در رسیدن به
مقامات معنوی دارد. بسیاری از معضلات فکری و مشکلات علمی انسان حل می شود،
مسائلی همچون حاکمیت خدای متعال بر هستی، مقام و ارزش معصومین علیهم السلام
و نقش آنان در جهان و عالم تکوین، عظمت قدرت الهی و ضعف خرد بشری و
قدرتهای ظاهری در مقابل پرودگار متعال و … .»