انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

منتظر واقعی

جمعه, ۸ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۰۴ ب.ظ

حرف دیشبم از کم محلی ما بود به تو...

می دانم که تو همیشه به فکر جیره خوارانت هستی

می دانم عطر حضورت سراسر زندگی ما را فرا گرفته

آقا جان !

این روزها با خودم فکر می کنم ، هر چه از زمان می گذرد رنگ حضور تو در دلها کم رنگ می شود.

می ترسم ، می ترسم از اینکه روزی بر من بیاید که ذکر تو را در وجودم نداشته باشم.

این روز ها فکر می کنم چطور می شود که مردم اینقدر از حضورت دورند .

وقتی به فکر غربت تو می افتم وجودم می سوزد .

با خودم می گویم : کجاست منتظر واقعی ؟

راستش را بخواهی هنوز هم در اینکه منتظر باشیم شک است ...


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی