انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «توصیه اخلاقی بزرگان» ثبت شده است

۰۹
بهمن
۰۱

 

س ۳۰: آیا پوشیدن مانتو کوتاه هر چند با چادری که جلویش دوخته شود، برای خانم‌ طلبه‌ها اشکال دارد؟

ج: بله، درست نیست. اصلاً نپوشند و خطرناک است؛ چون مانتو کوتاه است و یک بار چادر هر چند پوشیده است، امّا یک طرفش بالا می‌رود و همین وضع، آن‌جا را تداعی می‌کند و تحریک می‌کند.

س ۳۱: اخیراً مدل‌های جدید چادر زنانه که استفاده از آن راحت‌تر است آمده، نظر شما در مورد استفاده از آن برای خانم‌ها چیست؟

ج: هیچ کدام از این مدل‌های جدید خوب نیست. همه‌ی این‌ها ملّی مذهبی است و به درد زنان ما نمی‌خورد. این نوع چادرها فاصله‌شان با بی‌حجابی خیلی کمتر است. امّا چادر این جور نیست. همین چادر، قرن‌ها زن‌ها را نگه داشته است. بعد از این هم نگه می‌دارد. اگر به آن دست بزنی، به طرف بی‌حجابی رفته‌ایم.

س ۳۲: حاج آقا! چادرهای جدید هم چادر مشکی است؛ امّا مدل عربی، بحرینی یا… است؟

ج: رنگ مشکی عیب ندارد، امّا در این چادرها رنگ مشکی‌اش را حفظ کرده‌اند ولی چیزهای دیگرش را از دست داده است. آن را به بی‌حجابی نزدیک کرده‌اند. همین چادر معمولی خوب است. چه عیبی دارد؟ ما نباید کاری کنیم که غربی‌ها بپسندند. آن‌ها زمانی ما را می‌پسندند که همه چیز ما مثل آن‌ها باشد. نه تنها چادر، اعمال و اخلاق‌مان هم مثل آن‌ها باشد. همه چیزمان مثل آن‌ها باشد؛ حتّی افکار ما هم مثل آن‌ها باشد.

س ۳۳: می‌گویند وقتی خانم‌ها با چادر معمولی بچّه را بیرون می‌برند، اذیّت می‌شوند ممکن است با چادر نتوانند از بچّه خوب مراقبت کنند؟

ج: آقایان باید سعی کنند تا جایی که می‌شود، زن‌های‌شان اذیّت نشوند. وقتی بچّه را بیرون می‌برند، با وسایلی بیرون ببرند که زن‌ها اذیّت نشوند و الّا اگر این کار را نکنید، آن وقت زن می‌گوید: «هوا گرم است؛ من می‌خواهم چادر را از سرم بردارم.»

س ۳۴: چادرهای جدید همین چادر معمولی است ولی آستین دارد و…؟

ج: به آن چادر معمولی دست نزن. اگر دست بزنی، معلوم می‌شود شیطان دارد جلو می‌آید.

فردا این را حذف می‌کند. پس فردا آن را حذف می‌کند. آهسته آهسته همه را حذف می‌کند.

شیطان یک باره نمی‌گوید: «بیا بی‌حجاب شو.» بلکه اوّل یک قسمتش را خراب می‌کند و بعد جلوتر می‌آید. آرام آرام انسان می‌بیند که دینش رفت و خلاصه حجابش رفت.

نه؛ ما باید همین‌جا قرص بایستیم. حجاب یعنی همین چادر معمولی. کسانی که آن چادر را عوض نکردند، دیدیم که خیلی‌های‌شان بی‌حجاب شدند. زن‌ها هم نوعاً دوست دارند آزاد باشند و چادر برای‌شان سخت است ولی باید بدانند که این سختی و نفع‌شان است و الّا اگر خودشان را نشان دهند، اراذل زیادند و آن‌ها را می‌برند.

یکی از اراذل و اوباش را قبل از این‌که اعدام کنند؛ دختری را که برده بود، خبر کردند و پای دار آمد و به آن اوباش گفت: «چرا این کار را با من کردی؟» آن مرد گفت: «تو مانتو کوتاه پوشیده بودی؛ من هم تحریک شدم و تو را بردم.» انسان تحریک می‌شود. باید مانتو هم بلند باشد که هیچ کس در این فکر نباشد. قیچی در دست غربی‌ها است و مرتباً آن را کوتاه می‌کنند که حیا از بین برود و بعد بگویند حالا که بنا است تا این‌جا باشد، دیگر آن را بیرون بیاور. لذا باید این چادر معمولی را قرص نگه داریم.

س ۳۵: آیا پوشیدن چادر ملّی، عربی و چادرهای براق برای خانم طلبه اشکال دارد؟

ج: برای غیر خانم طلبه هم اشکال دارد و خطرناک است. چادر ملی و مذهبی نداریم. همان چادر قدیم مشکی خودمان کافی است. این چادرها مقدمه است که یواش یواش به مانتو تبدیل شود و بعد هم بدحجاب شوند.

س ۳۶: پوشیدن لباس‌های نیمه عریان برای خانم‌ها در مجالس عروسی چطور است؟

ج: نباید بپوشند. این‌ها مخصوص شوهر است. اگر بپوشند، آن‌ها هم تشویق می‌شوند و تحریک می‌شوند و طرف غربی‌ها می‌روند و مشکلات پیش می‌آید. این‌ها لباس‌های غربی است. لباس آن است که بپوشاندد، نه آن‌که نشان بدهد.

س ۳۷: آیا پوشیدن لباس مُد اشکالی دارد، مخصوصاً که هر سال، رنگ خاصی مُد می‌شود؟

ج: بله. تبعیت از مُد غرب درست نیست. روایتی هست به این مضمون که «وَ لَا یُشَاکِلُوا بِمَشَاکِلِ أَعْدَائِی فَیَکُونُوا أَعْدَائِی کَمَا هُمْ أَعْدَائِی»[۲] مرحوم آقای خوانساری ره می‌گفت: «این روایت درست است» و بنا بر آن فتوا می‌داد که پوشیدن لباس‌های دشمن جایز نیست. یک روز آن را تنگ می‌کنند و یک روز گشاد. یک روز هم به آن سنگِ پا می‌کشند و بالای آن را سفید می‌کنند. این‌ها با فکر و مغز فرد بازی می‌کنند و فردا، غربی‌ها هر کاری کردند، مردم قبول می‌کنند. این‌ها هم خیلی عقل‌شان دست خودشان نیست؛ پس می‌پذیرند، زمانی باب بود که انتهای شلوارشان، ریش ریش بود. این هم این کار را می‌کردند.

س ۳۸: جدیداً در مجالس معنوی مانند زیارت عاشورا، ختم صلوات و ختم قرآن، خانم‌ها مانند مجالس عروسی با آن آرایش کامل و لباس‌های مد و رنگارنگ شرکت می‌کنند. آیا این کار باعث وهن آن مجالس نیست؟

ج: این کار باعث می‌شود زن‌هایی که به آن‌جا می‌روند، آن‌ها هم خراب شوند. باید ساده بروند. این‌ها از لباس‌های اروپایی است و ترویج آن خطرناک است. خانم‌ها هم روحیه‌ی تجمّل‌پرستی دارند؛ پس همه آن‌ها خراب می‌شوند. یا باید تعطیل کنند یا باید تفهیم کنند که این کار درست نیست. این‌جا مجلسی است نتیجه‌اش، پیروی نکردن از مد غرب است، نه این‌که شما در این‌جا هم مد غرب را بیاوری و زن‌ها خراب شوند.

  • بی نشان
۰۹
بهمن
۰۱

س ۶: برای فردی که گاهی چشمش به خطا می‌رود و به نامحرم نظر می‌کند، ازدواج چه حکمی دارد؟

ج: اگر نتواند بدون ازدواج، چشمش را حفظ کند، واجب می‌شود. ازدواج، راه چشم را می‌بندد و راحت می‌شود. تا ازدواج نکرده است، خیال می‌کند علی‌آباد هم شهری است.

س ۷: آیا اگر همراه نوامیس برای خرید به بازار نرویم و آن‌ها خود به تنهایی بروند، خلاف غیرت و مردانگی است؟

ج: بله؛ در معرض حرف‌هایی هستند؛ مثلاً ممکن است به آن‌ها تنه بزنند یا متلک بگویند. مرد در چنین محیطی باید احتیاط کند و گاهی که ممکن است، باید خودش او را به بازار ببرد و همراه او برود، منتهی مرد مثل دیگران موقع ازدحام نرود. باید در مواقع خلوت برود. چه کسی گفته است که حتماً قبل از عید راه بیفتد که غلغله‌ی جمعیت است. در آن زمان، همه می‌خواهند جنس بخرند و گران هم می‌شود. مرد باید ببیند کی بازار خلوت است، زودتر برود بخرد. این‌طور بروید و بخرید و بیایید إن‌شاءالله بدون این‌که مشکلی پیش آید.

س ۸: اگر همسرمان خواست به حرم مُشرّف شود و ما نمی‌توانستیم همراه او برویم، آیا اجازه بدهیم که خودش با تاکسی برود؟

ج:‌ اگر مأمون از مشکلات باشد، اشکال ندارد؛ امّا مشکل پیش می‌آید. با خواهرش یا یکی از همسایه‌ها یا قوم و خویش‌ها برود، بهتر است. زن‌ها تنها بیرون نروند.

س ۹: حد و حدود صحبت خانم‌ها با مردهای نامحرم چه پسر عمو و پسر دایی و فامیل‌های شوهر چقدر است؟

 

ج: به حدّ ضرورت؛ به حدّ لزوم.

س ۱۰: بعضی از علما گفته‌اند سلام کردن هم لازم نیست؛ نظر شما چیست؟

ج: سلام کردن مکروه است؛ مکروه یعنی نوع مردم با دختر مردم اگر سلام و علیک کنند، شیطان وسط می‌آید؛ از این جهت گفته‌اند: احتیاط کنید.

س ۱۱: با توجّه به این‌که اگر سلام نکنیم ناراحت می‌شوند، تکلیف چیست؟

ج: اگر ناراحت می‌شوند، سلام کن؛ ولی جوری سلام کن که شیطان وسط نیاید.

س ۱۲: رابطه‌ی ما با زنان نامحرم که از بستگان نزدیک هستند باید چگونه باشد؟

ج: نامحرم یعنی این‌که به جاهایی که حرام است، نباید نظر کنی.

س ۱۳: با حجاب کامل؟ اگر شما این حکم را به همه بگویی، چطور می‌شود؟ مگر همیشه حجاب کامل است؟ تابستان هوا گرم است، زنان با لباس‌های سبک و بی‌آستین با مردها بنشینند، چطور می‌شود؟ اگر زن بخواهد حجاب کامل را مراعات کند معذّب است، چون هوا گرم است و اگر بخواهد مراعات نکند، مشکلات پیش می‌آید. بنابراین ما باید عادت کنیم سفره‌ی زن و مرد جدا باشد تا هم زن‌ها راحت باشند هم مردها.

س ۱۴: جدا کردن سفره در خیلی از فامیل‌ها عرف نیست.

ج: کم کم باید عرفش کرد. چاره‌ای نیست. مگر این‌که چند پیرزن باشند و چند پیرمرد؛ امّا اگر جوان‌ها بخواهند با هم بنشینند، شیطان وسوسه می‌کند.

س ۱۵: در پاره‌ای جدا کردن سفره‌ها هنوز نتوانسته‌ایم با تعدادی از فامیل‌ها کنار بیاییم چه کنیم؟

ج: مأیوس نشوید؛ آرام آرام درست می‌شود إن‌شاءالله؛ عجله نکنید.

س ۱۶: حساسیت روی این نکته، اگر محقق شود، نکته‌ی تربیتی خوبی است ولی اگر کسی خیلی حساسیت به خرج دهد شاید مشکل پیش آید؟

ج: مصداق «الانسان حریصٌ علی ما مُنع» الست. بله، کم کم درست می‌شود إن‌شاءالله.

س ۱۷: این کم کم یعنی تا وقتی سفره‌ها جدا نشده، یکی باشد؟

ج: نه‌خیر؛ یعنی سفره‌ها دو تا باشد.

س ۱۸: پس چطور کم کم باشد؟

ج: مواردی که مشکل‌آفرین است را یکی کنید؛ ولی همه را نه. همه‌ی فامیل یک طور نیستند؛ بعضی‌ها نرم هستند و می‌پذیرند؛ امّا بعضی‌ها کمی سفت هستند و دیر تن به سفره غیر مشترک می‌دهند. این فامیل‌ها را باید از هم جدا کرد. فامیل‌هایی را که می‌پذیرند، سفره را جدا کرد و فامیل‌هایی را که نمی‌پذیرند، سفره را یکی کرد. بعد کم کم برای فامیل‌هایی که نمی‌پذیرند هم مقدّمات جدا کردن سفره را فراهم کرد.

 س ۱۹: در موضوع نشستن فامیل‌ها در یک اتاق هم حتماً مکان زن و مرد جدا باشد؟ یا این‌که می‌شود یک‌جا باشد ولی جلوی مرد نامحرم صحبت نکنند؟

ج: یک‌جا که باشند، مردها با هم شوخی می‌کنند او هم می‌شنود و می‌خندد؛ کم کم یواش یواش خراب می‌شود. اتاق‌شان دو تا باشد بهتر است.

س ۲۰: در مجالس عروسی، بانوان آرایش و زینت می‌کنند و اگر خانمی آرایش و زینت نکند، مورد هجمه قرار می‌گیرد و به عقب‌افتادگی اجتماعی متهم می‌شود. آیا باید او هم آرایش کند؟

ج: آرایش کردن حرام نیست، بلکه اگر نامحرم ببیند، حرام است. بنابراین، مستحب است زن برای شوهرش آرایش کند. اگر هم مشکلی هست، باید به گونه‌ای از منزل بیرون برود و برگردد که نامحرم نبیند.

س ۲۱: اصل حضور خانم‌ها در این عروسی‌ها و مهمانی‌ها که لباس‌های نامناسب در آن‌ها پوشیده می‌شود، چگونه است؟

ج: خوب نیست. اگر بتوانند نروند، مناسب‌تر است.

س ۲۲: آیا در این نوع مجالس می‌توان با سر برهنه و لباس‌های بدن‌نما حضور داشت مخصوصاً که تقریباً همه موبایل دارند و عکس می‌گیرند؟

ج: نباید گذاشت کسی عکس بگیرد؛ چون ممکن است به دیگران نشان دهند، خوب نیست.

س ۲۳: منظور از «ریبه» چیست؟

ج: فکر گناه؛ می‌گویند: «کسی که به زن نامحرم نگاه می‌کند، اگر نظرش نظر ریبه باشد، حرام است.» شما ببین نگاه می‌کنی خوشت می‌آید، مقدمه برای گناه است، این را «ریبه» می‌گویند.

س ۲۴: آیا همین که فکر گناه در ذهن نقش ببندد، کافی است؟

ج: بله.

س ۲۵: بعضی از خانم‌ها به قدری مقیّدند که حتّی به مردان سلام نمی‌کنند. این موضوع برخی اوقات باعث کدورت می‌شود. آیا سلام کردن زن به مرد نامحرم اشکال دارد؟

ج: گفته‌اند: زن جوان سلام نکند. امیر المؤمنین ع فرمود: «من به زن جوان سلام نمی‌کنم.»

س ۲۶: اگر صدای نامحرم از خانه‌ی همسایه به صورت ناخودآگاه شنیده می‌شود، چون معمولاً با صدای بلند صحبت می‌کنند ما چه وظیفه‌ای داریم؟

ج: اگر در شما اثر بد می‌گذارد، نباید بشنوید. اگر می‌توانید حائلی ایجاد کنید که صدا منتقل نشود. اگر می‌توانی خواهش کن که این‌طور بلند صحبت نکنند. به هر طریق که شده کاری کن که شما این صدا را نشنوی. راهکار زیاد دارد.

س ۲۷: نظر شما در مورد تبلیغ در دبیرستان دخترانه چیست؟

ج: رابطه با دخترها معدن خطر است؛ بله معدن خطر است. این‌قدر خطر دارد. کسانی که می‌خواهند بروند، باید سنّ‌شان بالا باشد؛ زن و بچّه هم باید داشته باشند. اگر زن و بچّه داشته باشند و جوان هم باشند باز شیطان اذیّت‌شان می‌کند. باید زن برود آن‌جا تبلیغ کند. اگر زن نیست، مردی که زن و بچّه داشته باشد و سنّش هم بالا باشد و دیگر از پل‌ها عبور کرده باشد و الّا همان سن بالا را هم شیطان گول می‌زند.

س ۲۸: آیا مراعات پوشش باید در حدّی باشد که مثلاً برجستگی بدن خانم در خانه جلوی بچّه نباشد؟

ج: اگر معلوم باشد که بچّه تحریک می‌شود، او هم فردا همان‌جا را بیرون می‌گذارد و خطر پیش می‌آید. باید لباس گشاد باشد که برجستگی‌های بدن را نشان ندهد. این‌ها هم جلوی لباس‌شان و هم عقب لباس‌شان را تنگ می‌گیرند. همه‌ی برجستگی‌ها معلوم می‌شود و مشکلات ایجاد می‌کند. این‌ها مسائلی است که جوان‌ها را بیچاره کرده است و هرچه بیشتر دامن بزنند، فساد بیشتر می‌شود و اصلاحش غیر ممکن می‌شود.

س ۲۹: پوشش زن در مقابل فرزندان در خانه باید چگونه باشد؟

ج: درباره‌ی آن هم باید احتیاط کرد. زن فقط در مقابل شوهر مجاز است که راحت باشد. ولی در مقابل بچّه‌های بزرگ و ممیز چه دختر، چه پسر نباید راحت باشد؛ چون آن‌ها هم تشویق می‌شوند و خراب می‌شوند. پوشش زن باید فقط در حضور مردش کم باشد و الّا اگر در مقابل پسر بزرگش، لباس نامناسب بپوشد، پسر تحریک می‌شود و آن وقت مشکلات پیش می‌آید؛ مثلاً عدّه‌ای با خواهران‌شان ارتباط پیدا می‌کنند. این‌ها را در مادر می‌بینند و به او نمی‌توانند دسترسی پیدا کنند، لذا این‌طور می‌شود. یا با خاله‌های‌شان و عمّه‌های‌شان ارتباط پیدا می‌کنند؛ یعنی هر کسی که دمِ دست باشد. این‌ها هم تقصیر مادرها است که عکس عروسی را می‌گذارند در طاقچه‌شان یا لباس‌های غیر اسلامی می‌پوشند و آن‌ها تحریک می‌شوند. برای حفظ جامعه از خطر انحراف، این موارد باید از بچگی مراعات شود و الّا مثل غرب می‌شود که مانند حیوانات که خوب و بد برای‌شان معنا ندارد، حتّی در خیابان هر کاری می‌کنند.

  • بی نشان
۰۹
بهمن
۰۱

س ۴: آیا درست است که می‌گویند در روایت است که پیامبر اکرم ص به حضرت امیر ع که در کارهای منزل کمک می‌کردند فرمودند: کار کردن مرد در منزل کفّاره‌ی گناهان کبیره است؟

ج: برای کسانی که اهل گناه هستند، اثرش تخفیف است و برای کسانی که اهل گناه نیستند، اثرش رشد ایمان است. حضرت امیر ع در منزل کمک می‌کردند؛ عدس پاک می‌کردند.[۱]

س ۵: میزان توجّه فرد به خانواده و همسر چه مقدار است؟ آیا ملاکی در این زمینه هست؟

ج: به اندازه‌ای که خدا دستور داده است؛ نه این‌که تمام اوقات خرج آن‌ها شود؛ عدالت لازم است. هر کاری به اندازه‌ی خودش باید باشد. کار به اندازه‌ی خودش، خواب به اندازه‌ی خودش و رسیدگی به دیگر لوازم زندگی و حیات به اندازه‌ی خودش باشد. در این ۲۴ ساعت باید به همه‌ی این‌ها برسیم. مقداری برای زن و بچّه است. زن و بچّه هم حق دارند که باید به آن‌ها برسیم. چون مرد از خانه بیرون می‌رود و زن مشغول کار خانه می‌شود و با همسرش ارتباط ندارد. اگر مرد هم بخواهد با این‌ها ارتباط نداشته باشد، ناگهان می‌بینید از جای دیگر سر در آورده است.

پری رخ، تاب مستوری ندارد               در ار بندی، ز روزن سر بر آرد

باید مواظب باشید و الّا مشکلات پیش می‌آید. آن‌ها برای چه ازدواج کرده‌اند؟ یادت نرود. باید مقداری وقت بدهی که با آن‌ها بگویی و بخندی تا احساس تنهایی و غربت نکنند؛ وگر نه افسرده می‌شوند. این‌ها به اندازه‌ای است که خدا گفته است.

  • بی نشان
۰۹
بهمن
۰۱

نوشته‌اند در روایات آخر الزّمان مطرح شده که بلند بودن ساختمان‌ها و آرایش کردن مردها و … مذموم است،[۱۳] چرا بلند بودن ساختمان‌ها مذموم است؟

ج: طبقات ساختمان بالا برود یعنی اِشراف. در این صورت انسان حیاط خانه‌ی مردم را می‌بیند. این حرام است و جایز نیست؛ باید کاری کنند که حیاط خانه‌ی مردم دیده نشود؛ اشراف در ساختمان، حرام است؛ بنابراین ذمّ آن برای این است. شما می‌روی بالای آپارتمان، همه‌ی حیاط پیدا است. زن مردم را وقتی بدون چادر بیرون آمد، می‌بینی و این درست نیست. لذا یا باید ساختمان بالا نرود یا اگر بالا رفت، طوری باشد که حیاط خانه‌ی مردم دیده نشود.

در روایت آمده ساختمان از شش ذراع که بالا رفت، باید بالایش «بسم الله الرحمن الرحیم» بنویسی. شیطان می‌آید آن بالا کارهایی بکند،[۱۴] یعنی به نام و یاد خدا بیفت که گناه نکنی. آن‌جا زمینه‌ی گناه، آماده می‌شود. بنابراین این از غربی‌ها است که حرام و حلال ندارند. صد طبقه هم می‌سازند. اشراف هم برای‌شان مهم نیست؛ چون خانه‌شان دیوار ندارد، آزادند. ولی ما که مسلمانیم، برنامه‌ی خاصی در ساختمان داریم؛ چون اشراف جایز نیست. خانه مخصوص ما است. زن و بچّه می‌توانند بیایند داخل حیاط آزاد باشند و دیگران هم حق ندارند نگاه کنند.

اگر کسی در حال عبور از یک کوچه یا خیابان دید درب یک خانه باز است و داخل خانه را نگاه کرد و از توی خانه با سنگ زدند چشمش را کور کردند. اَرش ندارد. چرا نگاه کردی؟ خانه‌ی مردم است. حق نداری نگاه کنی. این‌ها حدود اسلام است. غربی‌ها هیچ کدام از این‌ها را ندارند. آن‌ها می‌گویند حلال و حرام نداریم. بد و بیراه نداریم؛ همه چیز آزاد است. بنابراین ما نباید از آن‌ها بگیریم. صد طبقه مال آن‌ها است. آن‌ها چیزهای دیگری هم دارند، صد طبقه هم دارند. در آسانسور هم می‌روند و می‌آیند؛ اتاق خلوت است دیگر. اسلام می‌گوید خلوت زن و مرد نامحرم حرام است. یک زن با یک مرد حق ندارند در آسانسور تنها باشند. باید مراعات کنیم.

  • بی نشان
۰۹
بهمن
۰۱

س ۱۹: در قرآن آمده: «إِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطینِ».[۱۲] چرا گناه اسراف و تبذیر این‌قدر بالا است؟

ج: چون ارزاق عمومی کم می‌شود؛ مقدار زیادی ضایع می‌شود و گیر عدّه‌ای نمی‌آید. آیا این درست است؟ در حالی که خدا سفره را برای همه‌ی انسان‌ها پهن کرده است. اگر هر کس به اندازه‌ی خودش مصرف کند، کم نمی‌آید؛ امّا یک نفر به اندازه‌ی هزار نفر مصرف کند، آن وقت کم می‌آید و عدّه‌ای محروم می‌شوند و خدا نمی‌خواهد محروم شوند؛ لذا هر کس باید به اندازه‌ی خودش بخورد؛ در این صورت کم نمی‌آید.

س ۲۰: پس این‌که می‌گویند رزق بین بندگان تقسیم شده است، یعنی چه؟

ج: اگر عدّه‌ای زیاد بخورند، این‌طور تقسیم می‌شود. برای عدّه‌ای مثلاً یک سیر می‌شود و برای عدّه‌ای دیگر یک مَن می‌شود. تقسیم که می‌شود، این‌طوری می‌شود و این درست نیست؛ چرا شما اسراف کردی؟ در مهمانی‌ها باید نیاز مطرح باشد نه شئون و شرف. بعضی‌ها یک مهمانی دارند، برای هر نفر یک مرغ می‌کُشند. این درست نیست. در زمان امیر المؤمنین س قحطی شد. آن موقع مردم قبائلی بودند و هر رئیس قبیله برای افراد قبیله‌اش یک شتر می‌کُشت. رئیس یک قبیله‌ای با قبیله دیگر رقابت کرد. او می‌خواست از دیگری جلو بزند. او یک شتر کُشت و دیگری دو شتر. او دو تا کُشت و دیگری چهار تا. کم کم کسی نبود که شترها را بخورد و گوشت‌ها می‌ماند و می‌گندید. این‌جا بود که حضرت فرمودند: «کسی از گوشت‌ها نخورد؛ زیرا این برای غیر الله ذبح شده است و حرام است.» چون می‌ماند و از بین می‌رود. وقتی به اندازه‌ی نیاز تهیه شود غذا ادامه دارد و به همه می‌رسد. لذا اسراف حرام است. اسراف و تبذیر هر دو یکی است. تبذیر یعنی بذرپاشی. کسانی که می‌خواهند گندم بکارند، چه می‌کنند؟ گندم را می‌پاشند. انسان اسراف کار، پول را همان‌طور می‌پاشد؛ نباید بپاشد و باید به اندازه‌ی نیاز خرج کند.

س ۲۱: این‌که فرموده‌اند: «هر کس تا آخرین لقمه‌ی رزقش را نخورد، از دنیا نمی‌رود» یعنی چه؟

ج: این‌طور می‌خورد. اگر در یک جامعه اسراف و تبذیر شد، رزق یک نفر می‌شود یک سیر و رزق دیگری می‌شود چهل مَن. و خدا این را می‌داند که این شخص در اثر این کارها چهل مَن گیرش می‌آید و آن یکی یک سیر گیرش می‌آید. تقصیر خودشان هم هست؛ لذا خدا فرمود: این کارها را نکنید، اگر کردید این‌طور می‌شود.

س ۲۲: این فقط برای این است که غذا باقی نماند؛ یا مثلاً خود غذا هم مهم است؟

ج: دستور رسیده است که هر مقدار غذا در سفره جمع می‌شود، باید بخورید. خُرده‌ی نان و خُرده‌ی برنج که جمع می‌شود، باید بخورید. چون این‌ها هم جنس همان اصلی است، پس چرا نمی‌خوری؟ این را هم باید بخوری. اگر نخوری، مثلاً در جامعه‌ای که ده میلیون جمعیت دارد، چقدر از این‌ها جمع می‌شود؟ آن وقت چقدر غذا می‌شود؟! لذا خود پیغمبر اکرم ص بشقاب‌شان را انگشت می‌زدند و پاک می‌کردند که هیچ چیز ته آن نماند و به ما هم یاد دادند. امّا غربی‌ها می‌گویند باید نصفش را بخوری و نصفش را دور بریزی که کارخانه زیاد تر تولید کند. امّا شما حق نداری دور بریزی. به اندازه‌ی نیاز بپز تا تمام شود و ته آن پاک شود.

  • بی نشان