انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حقیقت دنیا» ثبت شده است

۰۶
شهریور
۹۴

شاید دیده و یا شنیده باشید کسانی را که خودشان را فدای دنیا می کنند . از همه چیزشان می گذرند تا به دنیا برسند . این فدا شدن ها ، زمینه هایی دارد که انسان را به سمت دنیا می کشاند. بارها برای من پیش آمده و دیده ام کسانی را که براحتی مال مردم را می خورند اما بقول معروف ککشان هم نمی گزد و اصلا به روی خودشان نمی آورند و من تا شب به این فکر بودم  که فرد مورد نظر به راحتی آب خوردن، حق مردم را می خورد شاید اصلا وجدانی نمانده باشد تا حرفش را بشنود. در مقابل کسانی هستند که با کوچکترین گناه و یا مکروهی ، دنیا روی سرشان خراب می شود و غرق ماتم و اندوه می شوند .

راه همراه شدن با گروه اول را همه می دانند و نیازی به توضیح ندارد چرا که انسان وقتی در منجلاب گناه افتاد و خیز برداشت و به پشت سرش نگاه نکرد تا ثریا می رود با بار کج . اما رسیدن به مقام گروه دوم کار سختی است.

چطور می شود عده ای اینقدر غرق در معنویات می شوند که هستی را فراموش می کنند حتی خودشان را ؟
تصور کنید ،جایی که نور وجود دارد ،جایی برای تاریکی نمی ماند .در مقابل، جایی که تاریک است ، نور جایگاهی ندارد این خاصیت نور و تاریکی است که هرجا نور باشد تاریکی نیست و هرجا تاریکی باشد نور نیست. در قرآن کریم می خوانیم:  الله نور السماوات و الارض " خدا ی متعال نور آسمان ها و زمین است " این نور در هرجایی که وارد شود ، تاریکی از آنجا می رود اما هر نقطه ای که از وجود خدا بی بهره باشد ، یقینا آنجا تاریک است .

دل انسان به منزله ی یک ظرفی است که هم می تواند تاریکی را بپذیرد و هم نور را . خاصیت نور و تاریکی این است که هیچگاه نمی توانند با یکدیگر جمع شوند ، به همین خاطر،دلی وجود ندارد که هم نورانی باشد هم تاریک . اگر دلی تاریک است یعنی جای خدا نیست و اگر دلی روشن و نورانی است یعنی جایگاه الهی است .

ما انسانها که بیشتر از یک دل نداریم بنابراین این دل یا می تواند تاریک باشد و یا روشن .
هر انسان عاقلی می تواند بفهمد که دنیا و هوی و هوس هیچ وقت در کنار الله جای نمی گیرد . هوی و هوس یعنی خواسته های دل من که هیچ گاه با خواسته های الهی جمع نمی شود مگر اینکه خواستنی های دل من ، همانی شود که خدا می خواهد.

دلی که از الله سرشار شد ، دلی که از هست آفرین پر شد ، هستی پُرش نمی کند و هستی نمی گیردش چرا که او از هستی بزرگ تر است و هستی را می گیرد و بر می دارد و می آورد . سید ابن طاووس به پسرش می گوید : علی ! اگر دنیا از دست چپ پدرت به او برد ، از دست راست او بیرون می رود ، بدون آنکه دست چپ او آگاه شود(آیه های سبز ، 100) کسی که این طور با دنیا برخورد می کند معلوم می شود دنیا او را نگرفته است و دلش را از دنیا پرُ نکرده است بلکه چیزی بزرگتر از دنیا دلش را گرفته است.

ما اگر می خواهیم حرف ما خریدار داشته باشد و دل ما آرام و مطمئن باشد ، راهش این است ، حرفهای خدا را بدون کم و کاست بشنویم و عمل کنیم . نمی شود بخشی را بگیریم و بخشی را کنار بگذاریم ، این یعنی بخشی از نور و بخشی از تاریکی را گرفتن که هیچ وقت با یکدیگر جمع نمی شوند.

  • بی نشان
۱۴
ارديبهشت
۹۳

بسم الله الرحمن الرحیم

دنیا را سرای آزمایش بندگانش قرار داد تا به این وسیله به آسایش و آرامش آخرت دست یابند. خانه ای که سرشار است از لطف و رحمت حق و رسیدن به آن همه مقامات عالی بندگی جز به وسیله ی این خانه امکان ندارد.

با خودت می گویی : خانه ای که خدا اینقدر آن را مذمت کرده چطور این همه عظمت دارد ؟ حقیقت این است که مذمت های الهی درباره ی دنیا را درست نفهمیدیم .

اصلا مگر دنیا ، غیر از زیبایی چیزی دارد ؟ مگر میشود چیزی را که خدا خالق آن است بد باشد ؟ کمی که فکر کنی می بینی خود ما هم جزئی از این دنیا هستیم پس حواست را جمع کن تا به بیراهه نروی .

دنیا از من و تو و زن و فرزند شروع می شود تا پول و دارایی و زمین و ماشین و... در ذات اینها جز خوبی هیچ نیست . دنیا مملو از خوبی هاست فقط تو باید مواظب خودت باشی.

مواظب باش این همه خوبی را در مسیر بندگی خدا قرار دهی . میدانی یعنی چه؟ محبت به زن و فرزند و مال و دارایی هیچ وقت بد نبوده و نیست بلکه دوست داشتن زن و فرزند و محبت به آنها ، مقامت را نزد خدا بالا می برد . تو با زن و فرزند ، به معراج می رسی .

اگر عاشق خدا هستی باید عاشق خلق او هم باشی اما حواست را جمع کن ، اینها آمده اند تا تو را به خدا برسانند . دنیا با تمام دارایی اش ، آمده است تا تو را به سمت خدا ببرد نه اینکه راه را گم کنی و به خودش مشغول شوی .

دنیا زمانی شر و بد می شود که تمام هدفت و مقصدت را رسیدن به آن بدانی ؛ زمانی بد می شود که خودت را محدود به آن کنی در حالی که دنیا آمده است تا تو را به آخرت برساند.

دنیا زمانی بد است که خودت را وابسته به آن بدانی و به خاطر آن از راه و رسم بندگیت فاصله بگیری و خودت را مشغول آرامش و آسایش محدود آن کنی.

آرامش و رفاه در آخرت است و تو باید برای رسیدن به این آرامش از دنیا بهره بگیری . کم نیستند کسانی که راه را گم کردند و فکر کردند دنیا ، سرای آرامش است و تمام فرصت های زندگی خود را برای رسیدن به آن صرف کردند.

بدان که دنیا مثل یک جاده است که تو را به سمت مقصد و هدفت سوق می دهد مبادا دلخوش به سرسبزی های ظاهری این جاده  کنی و از مقصدت بمانی ....[1] 



[1] با استفاده از احادیث امیرالمومنین و امام هادی علیهماالسلام ....باشد که راه را به وسیله ی رهروان واقعی آن بشناسیم و حرکت کنیم

  • بی نشان