انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیر و سلوک الی الله» ثبت شده است

۰۷
ارديبهشت
۹۳

بسم الله الرحمن الرحیم

می گفت : عبد باش و بندگی کن . راهش هم مشخص است؛ هیچ دیده ای که مرده ، زیر دست غسال ، چگونه است ؟ هیچ حرکتی از خودش ندارد و تا غسال ، دستی به او نزند و او را به راست یا چپ ، حرکت ندهد ، حرکتی از خودش ندارد .

سعی کن خودت را مثل یک مرده در زیر فرامین الهی قرار دهی . از خودت و خواسته های نفسانیت هیچ حرکتی نداشته باش و تنها با امر و نهی های الهی حرکت کن تا به آنچه می خواهی برسی.

وقتی راه بندگی را اینگونه پیمودی ، می رسی به مقامی که « علمه الله علم ما لم یکن یعلم» راه را برایت باز می کند و تو را تا سر منزل مقصود می رساند . هیچ نیازی نیست بدنبال استاد اخلاق بگردی ؛ چرا که اگر ، تو خوب شاگردی خدا را بکنی ، خودش می شود استاد اخلاق تو .

به دانسته هایت عمل کن و در راه او حرکت کن تا علمی را در وجودت به جریان اندازد که به هیچ صورتی توان رسیدن به آن را نداری . تو خوب بندگی کن تا دستت را بگیرد و به عرش برساندت . « عبدی اطعنی حتی اجعلک مثلی» بنده ی من ! مرا اطاعت کن تا تو را مثل خودم بکنم.

وقتی روح و جانت با بندگی او جهت گرفت و شدی مثل یک میت در زیر دست غسال ، حرکات و افعال و حرفهایت می شود خدایی . دعایت را رد نمی کنند و در هر سراشیبی دستت را می گیرند مثل آن خار کن که از کوچه پس کوچه ها رد می شد که ناگهان صدای ناله ی مادری را شنید .

سرش را بالا گرفت که دید کودکی در حال افتادن است . مضطرب شد و با صدا و ندایی از دل گفت : یا الله . کودک بین زمین و هوا معلق شد . خار کن ، کودک را به زمین گذاشت و حرکت کرد . دور او را گرفتند و گفتند : که هستی و چه کردی که به این مقام رسیدی ؟

خار کن ، با آرامشی که از درونش جریان گرفته بود ، گفت : یک عمر ، بندگی کردم و حال یک بار از او خواستم و او رد نکرد. سیم دلت که وصل باشد و خودت را در مسیر بندگی او کنی می شوی مصداق این حدیث « من کان لله کان الله له » هر کس مال خدا باشد ، خدا هم مال اوست . 

  • بی نشان
۱۷
شهریور
۹۲

دیروز استاد بزرگوار اخلاق آیت الله توکل می فرمود: رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)خیلی سنگین بود و فقط حضرت می توانستند این بار را تحمل کنند . یقینا هیچ چیزی به اندازه ی رسالت الهی سنگین نیست ، اما خدا راه آسان شدن این سختی و سنگینی را به پیامبر خودش آموخت .

در سوره ی مزمل می فرماید: بزودی سخنی سنگین به تو القا خواهیم کرد، مسلما نماز و عبادت شبانه پابرجا تر و با استقامت تر است (5و6) ایشان می فرمود: سختی و سنگینی این سخن و این رسالت با دو چیز بر پیامبر آسان می شد که هر دو در سوره ی مزمل ذکر شده است 1- نماز شب 2- تلاوت قرآن .

از بین تمام مسلمانان، نماز شب تنها به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) واجب شده بود یعنی برای اینکه از سختی و سنگینی این بار امانت کاسته شود ، نماز شب بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله)واجب شده بود.

با نگاهی به این دستور الهی می فهمیم که در سخت ترین شرایط هم باید از خدا کمک گرفت و این است که بهترین زمان برای گرفتن جواب خواسته ها ، همان نزدیک سحر است که بهترین اوقات برای اُنس گرفتن با خداست .

این آیات به ما می فهمانند ، وقتی دلت گرفت و زندگی دنیا برایت تنگ شد و حرفهایی داری برای گفتن و مشکلاتی داری برای حل شدن باید ، سحر خیزی را وسیله قرار دهی و راهی به سوی محبوب و معبود حقیقیت باز کنی .

انسانها همیشه در گرفتاری ها و مشکلات راه حلی ندارند و گاهی با فحش دادن و زدن و دیوانگی ، خودشان را خالی می کنند و گاهی پا از این فراتر گذاشته و دست به خودکشی می زنند در حالی که دریچه های رحمت حق همیشه باز و راه آرامش مشخص است.

چه بسیار انسانهایی که از معنویات بهره ای ندارند و یا اگر دارند کم است و ناله می کنند از " کم توفیقی" . حضرت آیت الله العظمی بهجت (رضوان الله علیه) فرمود: نمازشب مفتاح توفیقات است . یعنی اگر میخواهی به توفیقات الهی نائل شوی و درهای رحمت او به سویت باز شود باید نماز شب بخوانی .

کم نبودند مردانی که در دل شب ، به دنبال گمشده ای بودند ؛ گمشده ای که سالهاست شیعیان از او دور شده اند . بودند کسانی که در دل شب گریه می کردند و ضجه می زدند و آقا و مولایشان را ملاقات می کردند.

اصلا راه رسیدن به صاحب و مولای ما همین است اصلا راه رسیدن و قبول سربازی حضرت ولیعصر(ارواحنا فداه) همین نمازشب است . مگر می شود کسی سرباز امام زمان باشد و اهل نماز شب نباشد؟ سپاه حضرت ولیعصر(ارواحنا فداه) سپاهی است که تمام توان و نیروی خودشان را از سحر خیزی بدست می آورند و اگر ما اینگونه نباشیم بعید است توفیق سربازی حضرت را داشته باشیم.

امام حسن عسکری (علیه السلام)می فرمایند: إن الوصول الی الله عز و جل سفر لا یدرک إلا بإمتطاء اللیل "رسیدن به خداوند عزیز ، سفری است که جز با شب زنده داری به پایان نمی رسد"

بنابراین فرمایش بدون شک هیچ کس نمی تواند بدون تهجد و نماز شب ، مسیر حرکت به سوی خدا را بپیماید . اهمیت نافله ی شب چنان است که ائمه طاهرین(علیهم السلام) در برخی روایات فرموده اند : اگر کسی موفق به خواندن نماز شب نشد ، شایسته است قضای آن را به جا آورد.

همین توجه به نماز شب و مداومت بر خواندن و اصرار قضای آن ، موجب کسب توفیق دائمی برای انجام نافله ی شب در وقت فضیلت آن می شود.

حضرت آیت الله مظاهری (دام ظله العالی)فرمودند : یکی از علمای بزرگ که رحمت خدا بر او باد ، به من فرمود: خدمت امام زمان(اواحنا فداه) رسیدم و آن حضرت فرمودند : "ننگ است برای طلبه که نماز شب نخواند و عیب است برای شیعه که نماز شب نخواند"

اساتید بزرگوار اخلاق و بزرگان علما نیز، همواره شاگردان خود را به مداومت بر نماز شب ، سفارش و ترغیب می کرده اند. استاد عظیم الشأن ما علامه طباطبایی می فرمودند : در مدرسه ایستاده بودم که متوجه شدم کسی دست خود را روی شانه ی من گذاشت . برگشتم ، مرحوم آیت الله آقای قاضی (رضوان الله علیه) را دیدم .

ایشان فرمودند : فرزندم ، اگر دنیا می خواهی نماز شب ، اگر آخرت می خواهی نماز شب ، اگر هم دنیا و هم آخرت می خواهی ، نماز شب


  • بی نشان
۱۷
شهریور
۹۲

همیشه از علمای اخلاق شنیده بودم که : اگر کسی به واجباتش عمل کند و محرمات را ترک کند ، به مقام اولیای الهی می رسد و تمام سیر و سلوک الی الله در همین دو جمله است " انجام واجبات و ترک محرمات"

فکر می کردم می توانم به راحتی از محرمات بگذرم و واجبات را انجام دهم اما همان طور که از آیت الله بهجت شنیده بودم :" گمان نکنید که ترک محرمات و انجام واجبات کار آسانی است " کار بسی طاقت فرسایی است .

نه ترک محرماتش آنقدر آسان است که من فکر می کردم؛ از غیبت گرفته که مثل آب خوردن  از آن استفاده می کنیم تا دروغ که نقل و نبات زندگی ها شده تا چشم چرانی ها که کمتر کسی را پیدا می کنی که چشمش به حرام عادت نکرده باشد تا بی حجابی که آنقدر گسترش یافته است که دیگر نمی شود ، کاری برایش کرد.

و نه انجام واجباتش آنقدر آسان است که فکر می کردم . فکر می کردم اگر به نماز و روزه و خمس و زکات و غیره و غیره پایبند باشم ، رسیده ام به آنچه که باید می رسیدم اما این طور نبود و نیست.

که این ها همه فرعند و اصل چیز دیگری است . نمازه و روزه و خمس و زکات یک طرف و امر به معروف و نهی از منکر یک طرف دیگر . اصلا همه ی واجبات را هم حساب کنم و روی هم بگذارم به امر به معروف و نهی از منکر نمی رسند.

تمام حرف این است که امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: همه کارهاى نیک و جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهى از منکر بیش از قطره اى [آب دهانى] در برابر دریاى خروشان نیست.(نهج البلاغه ، ح 366، ص 921)

وقتی این روایت را دیدم ، تمام آنچه بافته بودم پنبه شد و فهمیدم هنوز حرکت نکرده ام تا سیر و سلوکی به سمت حق داشته باشم.

تازه رسیدم به جمله ی حضرت امام(رضوان الله تعالی علیه) که می فرمود : ملا شدن چه مشکل ، آدم شدن محال است ....

خدایا ما را در انجام وظایف و واجباتمان یاری فرما

  • بی نشان