انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

حرف هایی از جنس طلبگی

انسانِ جاری

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یادداشت های یک طلبه» ثبت شده است

۲۲
آذر
۹۱

آدمها هر چقدر هم خوب باشند ، در لحظه هایی که غافل می شوند و یا غفلتی برایشان پیش می آید ، بدیهیات و واضحات را فراموش می کنند.

چند روزی است که با خودم فکر می کنم کسانی که مدتهاست با آیه و روایات سر و کار دارند ، چرا حق الناس برایشان بی معنا و یا بی تفاوت است .

حکایات زیادی را دیدیم و شنیدیم از مشکلات و گرفتاری هایی که از "یک ذره حق الناس" پیش میاد مثل بنده خدایی که بخاطر یک دانه جو ، که جویده بود و بعد انداخته بود توی گونی صاحبش ، سالها گرفتار حسابرسی بخاطر آن یک دانه جو بود .

از این حکایات که بگذریم آیات قرآن کریم خود حقیقت روشنی است که دل انسان را جلا می دهد و از طرفی خوف و ترس را بر انسان می بارد .آیات زیادی است که وقتی با آن روبرو می شویم سخت متأثر می شویم و از این قبیل است آیات پایانی سوره زلزال : فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ(7)وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ(8)

ابو نعیم در کتاب حلیه‏اش از شداد بن اوس روایت کرده‏ که گفت: من از رسول خدا (ص) شنیدم مى‏فرمود: ایها الناس دنیا متاعى است حاضر که هم نیکان از آن مى‏خورند و هم فاجران، و بدرستى آخرت وعده‏اى است صادق، که سلطانى قادر در آن حکومت مى‏کند، حق را محقق و باطل را باطل مى‏سازد.

ایها الناس سعى کنید از طالبان آخرت باشید، و از طالبان دنیا نباشید، فرزند آخرت باشید، نه فرزند دنیا، چون هر مادرى فرزندش به دنبالش مى‏رود. (حاصل منظور آن جناب این است که خواهان آخرت باشید نه دنیا، براى اینکه علاقه به دنیا قهرا شما را به سوى مادیت و آلودگى‏هاى آن مى‏کشد)، آن گاه فرمود: هر عملى که مى‏کنید در حالى انجام دهید که از خدا خائف و بر حذر باشید، و بدانید که روزى شما را بر اعمالتان عرضه مى‏دارند، و شما خواه و ناخواه خدا را ملاقات خواهید کرد، پس هر کس هم وزن ذره‏اى عمل خیر کرده باشد، آن را خواهد دید، و هر کس هم وزن ذره‏اى عمل زشت کرده باشد آن را خواهد دید.(تفسیر المیزان جلد 20 صفحه585)

با اینکه از این قبیل روایات فراوان داریم و می بینیم و می شنویم ، اما هنوز با هر دعوت دنیا ، عده ی زیادی راه را کج می کنند و با زینت ها و زیورهای دنیا ، داشته هایشان را با دنیا معامله می کنند و از یاد آخرت غافل می شوند .

ابو سعید خدری می گوید: وقتى آیه" فَمَنْ یَعْمَلْ ..." نازل شد عرض کردم اى رسول خدا آیا من همه اعمالم را مى‏بینم؟ فرمود: آرى. گفتم: آن کارهاى بزرگ را؟ فرمود: بله، گفتم: کارهاى کوچک کوچک را؟ فرمود: بله

 عرض کردم: اى واى بر من! مادرم بنشیند و براى من عزادارى کند! فرمود: بشارت باد بر تو اى ابو سعید! چرا که" حسنات" به ده برابر حساب مى‏شود، تا هفتصد برابر، و خدا براى هر کس بخواهد آن را هم مضاعف مى‏کند، و اما هر گناه به اندازه یک گناه مجازات دارد، یا خداوند عفو مى‏کند و بدان احدى با عملش نجات نخواهد یافت! (جز اینکه کرم خدا شامل او گردد) عرض کردم حتى تو هم اى رسول خدا؟! فرمود: حتى من، مگر اینکه خداوند مرا مشمول رحمتش سازد.(تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 228)

با این وجود آیا جایی برای کم کاری و یا حق الناس باقی می ماند ؟ چگونه با این حال می توان از عذاب روز قیامت و حسابرسی الهی در امان ماند؟

راستی که عمل های ما ، بسیار ناچیز و کوچک است در مقابل خواسته ها و داده های رحمانی و تنها لطف و رحمت اوست که نجات دهنده ی ما خواهد بود .

باید هر لحظه و هر زمان از خدا بخواهیم که ما را مشمول رحمت خودش کند و هر لحظه ما را متذکر حالات و رفتارهایمان بگرداند در غیر این صورت حتی اگر عارف بالله و سالک سبیل الی الله هم باشیم و تمام شب تا سحر عبادت کنیم ، باز هم گرفتار این غفلت ها خواهیم شد .

  • بی نشان
۲۳
آبان
۹۱

در دنیا گشت می زدم.همان دنیای خیال خودم.گمان نمی کردم اینقدر از من و خواسته هایم فاصله داشته باشد...

فکر می کردم هر چیزی را که نفسم می خواهد باید برایش مهیا کنم ... فکر می کردم هر چیزی را که در دنیا می بینم و دلم می خواهد باید برای دلم آماده اش کنم...

اینها همه فکر بود ... وقتی از همه ی اینها گذشتم که به من اینطور فهماندند : از دنیا به اندازه ی نیازت بردار و نه بیشتر...

این حرف مرا به خودم آورد ... به یاد کلام استاد صفایی افتادم که گفت : ما در دنیا روزه داریم و آخرت افطار می کنیم!

آخر روزه دار از هیچ خوراکی استفاده نمی کند ، مگر در شرایط بحرانی که به اندازه حیات می توان کمی آب نوشید تا هنگام افطار طاقت بیاورد.

تا دیروز این فکر و این خیال در من نقش نبسته بود و سرگردان در پی این دعا بودم : الی اشکوا الیک من نفسی ....

غرق در خیالات خام خودم بودم و در دنیای ساختگی خودم می چرخیدم تا اینکه گذری کردم به آیات الهی و نهج البلاغه

أُولئِکَ الَّذینَ اشْتَرَوُا الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ فَلا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْصَرُون(بقره 86)

اینها همان کسانند که آخرت را به زندگى دنیا فروخته‏ اند از این رو عذاب آنها تخفیف داده نمى ‏شود و کسى آنها را یارى نخواهد کرد. 

معلوم می شود خرید و فروش دنیا و آخرت است که مرا بالا می برد و یا به زیر می اندازد .معلوم می شود که دید من به این دو است که ارزش مرا محاسبه می کند.

زُیِّنَ لِلَّذینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ (بقره212)

زندگى دنیا براى کافران زینت داده شده است، از این رو افراد باایمان را (که گاهى دستشان تهى است)، مسخره مى ‏کنند در حالى که پرهیزگاران در قیامت، بالاتر از آنان هستند (چرا که ارزشهاى حقیقى در آنجا آشکار مى ‏گردد، و صورت عینى به خود مى‏ گیرد) و خداوند، هر کس را بخواهد بدون حساب روزى مى ‏دهد.

 

وقتی با آیاتی این چنین مواجه شدم دیدم دنیا ظاهر فریبنده ای دارد و باطن خطرناکی . ظاهری که هر کسی را از حقیقت دور و به هوی و هوسها نزدیک می کند . به یاد حرف شهید بزرگوار آوینی افتادم که می گفت : دنیا زیباست ، اما زیبایی ظاهر را چه سود؟

زیبایی که تنها هوس ها و شهوتهای مرا زیاد کند زیبا نیست . زیبایی آنگاه زیباست که وجودم را ، خودم را ، انسانیت مرا زیاد کند نه هوسهای مرا. به خاطر همین است که دنیا ظاهری زیبا دارد و باطنی زشت.

تنها عده ی قلیلی هستند که جلوه های زیبای دنیا آنها را نمی گیرد و شیفته ی این زیبایی نمی شوند و به راحتی از آن می گذرند ، هنگام جلوه نمایی دنیا صدا می زنند   :

یَا دُنْیَا یَا دُنْیَا إِلَیْکِ عَنِّى أَ بِى تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَیَّ تَشَوَّقْتِ لَا حَانَ حِینُکِ هَیْهَاتَ غُرِّى غَیْرِى

لَا حَاجَةَ لِى فِیکِ قَدْ طَلَّقْتُکِ لَا رَجْعَةَ فِیهَا فَعَیْشُکِ قَصِیرٌ وَ خَطَرُکِ یَسِیرٌ وَ أَمَلُکِ حَقِیرٌ آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِیقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ 

اى دنیا ! اى دنیاى حرام ! از من دور شو ، آیا براى من خود نمایى مى کنى ؟ یا شیفته من شده اى تا روزى در دل من جاى گیرى ؟ هرگز مباد! غیر مرا بفریب ، که مرا در تو هیچ نیازى نیست ، تو را سه طلاقه کرده ام ، تا بازگشتى نباشد ، دوران زندگانى تو کوتاه ، ارزش تو اندک و آرزوى تو پست است . آه از توشة اندک ، و درازى راه ، و دورى منزل ، و عظمت روز قیامت ! (نهج البلاغه حکمت 77)

         اى زال جهان بر تو مرا نیست نیاز            از بهر فریب دیگرى دام انداز

         چون از تو چنان جدا شدم من که دگر     برگشت بجانب تو نتوانم باز

و چقدر زیباست گذر از دنیا در حالی که گرد و غباری از آن در وجود ما نقش نبسته است